از پیکان صفر تا قله‌های تجارت؛ بازگشت یک کارگر خط تولید به دنیای کارآفرینی

در دنیای پر تلاطم اقتصاد امروز، تجارت به عنوان موتور محرک توسعه و پیشرفت، نقشی بی‌بدیل ایفا می‌کند. در این میان، تجارت تجهیزات پزشکی، به دلیل ارتباط مستقیم با سلامت و جان انسان‌ها، از اهمیت ویژه‌ای برخوردار است. در مصاحبه پیش رو، به گفت‌وگو با یکی از فعالان با سابقه این عرصه نشسته‌ایم، تاجری که سیر زندگی و کسب و کارش می تواند مثالی بی همتا برای جوانان جویای نام و کارآفرینان تازه کار باشد.

تاجری که با سود یک هفته تجارت در جوانی پیکان صفر خرید، سیر پرفراز و نشیب خود در دنیای تجارت تجهیزات پزشکی را با ما به اشتراک می‌گذارد، از روزهای تجارت سنتی در مرز آذربایجان تا بازگشت دوباره به این عرصه پس از سال‌ها کارگری در ایران خودرو.

سید امین شکری که فعالیت خود را از تجارت سنتی در سال‌های دهه هفتاد آغاز کرده، فراز و نشیب‌های بسیاری را در این راه پشت سر گذاشته است. از موفقیت‌های زود هنگام و خرید پیکان صفر در جوانی، تا تجربه تلخ ورشکستگی و سال‌ها کارگری در خط تولید ایران خودرو، و در نهایت، بازگشت دوباره به دنیای تجارت با انگیزه‌ای دوچندان. او در این گفت‌وگو، از تجارب ارزشمند خود، چالش‌های مسیر، فرمول موفقیت در تجارت، و توصیه‌هایی کاربردی برای نسل جوان سخن می‌گوید.

 

 

خبرنگار: لطفاً در ابتدا خودتان را برای مخاطبان ما معرفی کنید.

تاجر: با نام و یاد خدا، من یک تاجر در زمینه تجهیزات پزشکی هستم. همانطور که از اسم این محصول مشخص است، تجهیزات پزشکی محصولاتی هستند که در مراکز درمانی و بیمارستان‌ها مورد استفاده قرار می‌گیرند. این شامل دو دسته اصلی می‌شود: تجهیزات مصرفی بیمارستانی و مراکز درمانی و همچنین دستگاه‌های پزشکی و درمانی پیشرفته.

خبرنگار: بسیار عالی. کمی در مورد پیشینه خودتان و اینکه چطور وارد دنیای تجارت شدید برای ما بگویید.

تاجر: بنده متولد سال ۱۳۵۸ هستم و در یکی از روستاهای استان اردبیل به دنیا آمدم. دوران تحصیلی‌ام را نیز در همین استان گذراندم. زمانی که در دبیرستان درس می‌خواندم، حدود سال‌های ۷۲ و ۷۳ بود که جمهوری آذربایجان از روسیه جدا شد و به یک کشور مستقل تبدیل شد. از آنجایی که ما مرز مشترکی با آذربایجان داشتیم، به صورت سنتی تجارت را آغاز کردیم. بیشتر به صورت مبادله پایاپای یا کالا به کالا بود. خوشبختانه سود خوبی هم از این تجارت‌ها به دست می‌آوردیم. در واقع، طعم پول و سودی که از تجارت حاصل می‌شد، برای ما بسیار جذاب بود.

خبرنگار: اشاره کردید به تجارت سنتی با جمهوری آذربایجان. می‌توانید کمی بیشتر در مورد اولین تجربه‌های تجاری خود و چگونگی شکل‌گیری آن تجارت برایمان توضیح دهید؟

تاجر: بله، همانطور که گفتم، اوایل دهه هفتاد شمسی بود. بعد از استقلال آذربایجان، به دلیل هم‌مرز بودن منطقه ما با آن کشور، فرصت‌های تجاری جدیدی ایجاد شد. ما به صورت سنتی و ابتدایی، بیشتر با مبادله کالا به کالا شروع کردیم. مثلاً کالاهایی را از ایران می‌بردیم و در آنجا می‌فروختیم و در مقابل، کالاهایی را از آذربایجان به ایران می‌آوردیم. در آن زمان، این نوع تجارت بسیار رایج بود و خوشبختانه سود خوبی هم داشت. این تجربه‌های اولیه تجاری برای من بسیار آموزنده و انگیزه‌بخش بود و باعث شد که به دنیای تجارت علاقه‌مند شوم.

خبرنگار: بسیار جالب است. در مسیر کسب و کارتان، حتماً با چالش‌هایی هم مواجه شده‌اید. از دیدگاه شما، مهمترین چالش‌های کسب و کار چه هستند و چگونه می‌توان با آن‌ها مقابله کرد؟

تاجر: بله، قطعا هر کسب و کاری، طبیعتاً چالش‌ها و موانع خاص خودش را دارد. به نظر من، مهمترین راهکار برای مقابله با این چالش‌ها، مدیریت صحیح آن‌هاست. باید بتوانیم چالش‌ها را به درستی شناسایی و تحلیل کنیم و مهمتر از همه، در مواجهه با موانع و مشکلات، احساسی تصمیم نگیریم. بلکه باید با منطق و تفکر، به دنبال راه حل‌های مناسب باشیم. بهترین کار این است که از تجربه افراد با تجربه که قبلاً این مسیر را طی کرده‌اند، استفاده کنیم و از آن‌ها کمک بگیریم. من خودم نیز در این مسیر، با چالش‌هایی مواجه شدم، اما با کمک و راهنمایی افراد باتجربه و استفاده از دانش و آگاهی‌هایی که در اختیارم گذاشتند، توانستم تا حد زیادی این موانع را برطرف کنم.

خبرنگار: اشاره کردید به کمک از افراد باتجربه. می‌توانید مصداقی از چالش‌هایی که با آن‌ها روبرو شدید و راه‌حل‌هایی که پیدا کردید را برایمان بازگو کنید؟

تاجر: بله، در ابتدای مسیر تجارت، به دلیل کم‌تجربگی، تصمیمات اشتباهی گرفتم که منجر به یک شکست مالی بزرگ شد. تقریباً ورشکست شدم و بدهی سنگینی بالا آوردم. در آن زمان، بسیار ناامید و سردرگم بودم. اما نکته مهم این بود که تسلیم نشدم و به جای آن، به دنبال یادگیری از اشتباهاتم رفتم. با افراد باتجربه مشورت کردم و از آن‌ها راهنمایی خواستم. آن‌ها به من کمک کردند تا دیدگاه جدیدی نسبت به تجارت پیدا کنم و اشتباهات گذشته را تکرار نکنم. همینطور، آشنایی با یک مجموعه جدید که دانش و آگاهی تجربی زیادی داشتند، بسیار موثر بود. آموزش‌ها و تجربیات آن‌ها به من کمک کرد تا موانع را شناسایی و راه‌حل‌های مناسبی برای آن‌ها پیدا کنم و به تدریج، کسب و کارم را دوباره رونق دهم و بدهی‌هایم را پرداخت کنم.

خبرنگار: شما از تجارت سنتی سودهای خوبی به دست آوردید، تا جایی که اشاره کردید در سال ۷۶ با سود یک هفته تجارت، یک پیکان صفر خریدید. این موفقیت بزرگ در آن سن و سال چه تاثیری بر شما داشت؟

تاجر: بله، آن معامله و خرید پیکان صفر در سال ۷۶ برای من یک نقطه عطف بود. در آن زمان، پیکان ماشین بسیار محبوبی بود و برای یک جوان دبیرستانی که تازه درسش تمام شده و در یک منطقه روستایی کار می‌کرد، خرید آن ماشین موفقیت بسیار بزرگی محسوب می‌شد. این موفقیت، اعتماد به نفس من را به شدت افزایش داد و نشان داد که تجارت می‌تواند راهی برای رسیدن به اهداف بزرگ باشد. همه این موفقیت را مدیون تجارت بودم و این تجربه، انگیزه من را برای ادامه مسیر تجارت دوچندان کرد.

خبرنگار: اما ظاهراً این مسیر همیشه هموار نبوده. بعد از خدمت سربازی، با ورشکستگی مواجه شدید. در مورد این دوران و چگونگی عبور از آن برایمان بگویید.

تاجر: بله، متاسفانه بعد از خدمت سربازی، شرایط تغییر کرد. زمانی که از خدمت برگشتم، متوجه شدم که کسب و کارم با شکست مواجه شده و به ورشکستگی رسیده است. بدهی‌های زیادی هم بالا آمده بود. این یک شوک بزرگ برای من بود و بسیار ناراحت کننده بود. اما باز هم تسلیم نشدم. بلافاصله بعد از اتمام خدمت سربازی، دوباره تجارت را از نو شروع کردم. با تلاش و پشتکار فراوان، توانستم در عرض یک سال بدهی‌ها را صاف کنم و دوباره روی پای خودم بایستم. این تجربه به من آموخت که شکست، پایان راه نیست، بلکه می‌تواند یک فرصت برای یادگیری و رشد باشد.

خبرنگار: شما بعد از این دوران، مدتی از تجارت فاصله گرفتید و به استخدام ایران خودرو درآمدید. چه شد که این مسیر را انتخاب کردید و چه مدت در آنجا مشغول به کار بودید؟

تاجر: بعد از آن تجربه سخت ورشکستگی، احساس کردم که مسیر اصلی تجارت در منطقه ما تغییر کرده و دیگر با روحیات من سازگار نیست. به همین دلیل، تصمیم گرفتم تجارت را رها کنم و به تهران رفتم. در سال ۸۱، در شرکت ایران خودرو استخدام شدم و به عنوان کارگر خط تولید شروع به کار کردم. همزمان، در دانشگاه هم شرکت کردم و مدرک کاردانی اقتصاد گرفتم. چند سال بعد، دوباره در دانشگاه شرکت کردم و مدرک کارشناسی مدیریت دولتی را هم گرفتم. در مجموع، ۲۲ سال در شرکت ایران خودرو مشغول به کار بودم.

خبرنگار: با وجود داشتن شغل ثابت در ایران خودرو، دوباره به سمت تجارت بازگشتید. چه انگیزه‌ای باعث این بازگشت شد؟

تاجر: در طول سال‌هایی که در ایران خودرو کار می‌کردم، همیشه یک دغدغه فکری در مورد اهداف و آینده خودم داشتم. به خصوص با نزدیک شدن به دوران بازنشستگی، بیشتر به این فکر می‌کردم که بعد از بازنشستگی چه کاری می‌خواهم انجام دهم. همیشه به دنبال یک کسب و کار برای خودم بودم. خوشبختانه، با یک مجموعه آشنا شدم که در زمینه تجارت فعالیت می‌کردند. وقتی صحبت از تجارت شد، چون قبلاً طعم تجارت را چشیده بودم و تجربه داشتم، با اشتیاق استقبال کردم و دوباره وارد دنیای تجارت شدم.

خبرنگار: شما به شکست به عنوان مایه پیروزی اشاره کردید. چه درس‌هایی از شکست‌هایتان گرفتید و چگونه این درس‌ها به شما در ادامه مسیر کمک کردند؟

تاجر: بله، به نظر من، شکست واقعاً می‌تواند مایه پیروزی باشد، به شرطی که از آن درس بگیریم. من از شکست‌هایی که در ابتدای کارم تجربه کردم، درس‌های زیادی گرفتم. فهمیدم که بی‌تجربگی و کم‌تجربگی می‌تواند منجر به اشتباهات بزرگی شود. همچنین، یاد گرفتم که نباید کارهایی را که نباید انجام داد، انجام داد. از آن شکست‌ها درس گرفتم و در ادامه، با دید بازتر و با تجربه بیشتر به سراغ کسب و کارم رفتم. سعی کردم اشتباهات گذشته را تکرار نکنم و از تجربیات افراد باتجربه استفاده کنم. به نظر من، وقتی این موارد را در نظر بگیریم و از شکست‌های خود درس بگیریم، می‌توانیم موفقیت خود را تضمین کنیم.

خبرنگار: در مورد تحصیلات آکادمیکتان هم صحبت کردید و اینکه به نظرتان در زمینه تجارت به کارتان نیامده است. آموزش‌های لازم برای ورود به دنیای تجارت از دیدگاه شما چه نوع آموزش‌هایی هستند؟

تاجر: بله، تحصیلات آکادمیک من در زمینه اقتصاد و مدیریت بود، اما راستش را بخواهید، در زمینه تجارت، این تحصیلات خیلی به کارم نیامد. حتی در مشاغل قبلی‌ام هم تاثیر چندانی نداشت. به نظر من، برای موفقیت در تجارت، آموزش‌های عملی و تجربی بسیار مهمتر از تحصیلات آکادمیک هستند. خوشبختانه، در مجموعه‌ای که به تازگی با آن آشنا شدم، آموزش‌های بسیار کاربردی و موثری دریافت کردم. این آموزش‌ها بر اساس تجربیات عملی و واقعی افراد موفق در دنیای تجارت بود و نه بر اساس تئوری‌های دانشگاهی. این آموزش‌ها واقعاً راه را برای من باز کردند و به من کمک کردند تا به موفقیت‌های خوبی دست پیدا کنم.

خبرنگار: از نظر شما، چه مهارت‌هایی برای یک تاجر ضروری است؟

تاجر: به نظر من، دو مهارت اصلی برای یک تاجر بسیار مهم است. اول، فن بیان و مذاکره قوی. یک تاجر باید بتواند به خوبی با دیگران ارتباط برقرار کند، منظور خود را به درستی منتقل کند و در مذاکرات موفق عمل کند. دوم، عقل و هوش کافی. تجارت نیازمند تفکر، تحلیل و تصمیم‌گیری هوشمندانه است. همانطور که امام صادق علیه السلام فرمودند، “دو سوم عقل در تدارک است”. تجارت، خود به خود عقل انسان را کامل‌تر می‌کند. اصول فن بیان و مذاکره را هم می‌توان از طریق آموزش‌های اساتید مجرب و با تجربه آموخت.

خبرنگار: توصیه شما به افرادی که می‌خواهند وارد عرصه تجارت شوند چیست؟

تاجر: توصیه من به افرادی که می‌خواهند وارد عرصه تجارت شوند این است که حتماً آموزش‌های لازم را از افراد متخصص و باتجربه یاد بگیرند. آموزش‌ها را جدی بگیرند و فقط به دیدن آموزش اکتفا نکنند، بلکه در کنار آموزش، تلاش و اقدام عملی هم داشته باشند و آموزش‌ها را به عمل تبدیل کنند. همچنین، در ابتدای مسیر، نیاز به مربی و راهنما دارند. مربی‌ای که واقعاً راه را بشناسد و بتواند به آن‌ها مسیر درست را نشان دهد. به نظر من، با آموزش، تلاش و پشتکار و داشتن مربی خوب، موفقیت در تجارت قطعی و حتمی است.

خبرنگار: برای موفقیت در تجارت چه فرمولی را پیشنهاد می‌کنید؟

تاجر: فرمول موفقیت در تجارت به نظر من این است که بی‌حاشیه باشیم، به حاشیه‌ها توجه نکنیم، صبر و حوصله داشته باشیم و تلاش و پشتکار فراوان از خود نشان دهیم. تجارت مسیر پر فراز و نشیبی است و نیازمند صبر و حوصله است. عجول بودن در این مسیر، نتیجه خوبی نخواهد داشت. باید با آرامش و حوصله پیش برویم و تلاش خود را به کار بگیریم. همچنین، مهم است که تجارت با زندگی ما عجین شود و بخشی از وجود ما شود. در مواجهه با شرایط سخت و بحرانی کسب و کار، بهترین راه این است که آرامش خود را حفظ کنیم، احساسات را مدیریت کنیم و از این شرایط به عنوان یک پله ترقی برای اهداف بعدی خود استفاده کنیم.

خبرنگار: و در پایان، چه توصیه‌ای برای تاجران جوانی که تازه وارد این عرصه شده‌اند دارید؟

تاجر: توصیه من به تاجران جوان این است که صبر و حوصله داشته باشند، پشتکار داشته باشند، تمرین و ممارست کنند، آموزش‌ها را به خوبی یاد بگیرند و به کار ببندند. همیشه یک جاده برای کسانی که می‌خواهند راه بروند، یک قفل برای کسانی که می‌خواهند بشکنند و یک در برای کسانی که می‌خواهند باز شوند، وجود دارد. به شرط اینکه بخواهیم و تلاش کنیم. باورهای غلط خود را کنار بگذاریم، با ذهن باز به مسیر خود ادامه دهیم و درهای بسته را باز کنیم. بدون شک، با تلاش و پشتکار، به موفقیت خواهیم رسید.

 

بازنشر در پایگاه خبری

پایگاه خبری خبربین آنلاین: از پیکان صفر تا قله‌های تجارت؛ بازگشت یک کارگر خط تولید به دنیای کارآفرینی

خبرهای دیگر